امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    All In All

    ˈɒlɪnˈɒl ɔːlɪnɔːl ɔːlɪnɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation
    همه چیز، جمعا، روی‌هم‌رفته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - To her money was all in all.
    - برای او پول همه‌چیز بود.
    - All in all, the plan was successful.
    - روی‌هم‌رفته نقشه موفقیت‌آمیز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت all in all

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «all in all» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/all in all

    لغات نزدیک all in all

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند